نحوه ی ارتباط و تعامل با فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
ارتباط بخش کلیدی هر رابطه است، اما برقراری ارتباط با یک فرد مرزی می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. افرادی که با یک بزرگسال مرزی رابطه نزدیک دارند، اغلب صحبت کردن با آن ها را به مشاجره با یک کودک کوچک تشبیه می کنند. افراد مبتلا به BPD در خواندن زبان بدن یا درک محتوای غیرکلامی تعاملات مشکل دارند. آنها ممکن است چیزهایی بگویند که ظالمانه، ناعادلانه یا غیرمنطقی است. ترس آنها از رها شدن میتواند باعث شود که نسبت به هر چیز جزئی، هر چند کوچک، بیش از حد واکنش نشان دهند، و پرخاشگری آنها میتواند منجر به حملات ناگهانی خشم، آزار کلامی یا حتی خشونت شود.
مشکل افراد مبتلا به BPD این است که آن ها هم پیام هایی را که از دیگران دریافت می کنند و هم پیام هایی را که سعی می کنند به دیگران منتقل کنند را تحریف می کنند. رندی کرگر، کارشناس و نویسنده BPD، آن را به «داشتن «نارساخوانی شنیداری» تشبیه میکند که افراد مبتلا به این بیماری کلمات و جملات را برعکس، وارونه، چند پهلو و بدون زمینه میشنوند.
گوش دادن به حرف های نزدیکانتان و تصدیق احساسات آن ها یکی از بهترین راه ها برای کمک به آرامش فرد مبتلا به BPD است. وقتی از شنیدن صدای یک فرد مرزی قدردانی میکنید و نحوه برقراری ارتباط خود را با آنها تنظیم میکنید، میتوانید به پراکنده کردن حملات و خشمها و ایجاد یک رابطه قویتر و نزدیکتر کمک کنید.
نکات ارتباطی
مهم است که تشخیص دهید چه زمانی برای شروع مکالمه امن است. اگر فرد مورد علاقه شما خشمگین است، توهین کلامی یا تهدید فیزیکی دارد، اکنون وقت صحبت کردن نیست. بهتر است با گفتن جملهای مانند: «بعدا وقتی هر دو آرام شدیم، با هم صحبت می کنیم در حال حاضر من فقط میخواهم که تمام توجهم را به تو معطوف کنم، اما انجام این کار در این لحظه برای من خیلی سخت است.»
وقتی اوضاع آرام تر است:
- فعالانه گوش کنید و دلسوز باشید. از حواس پرتی مانند تلویزیون، کامپیوتر یا تلفن همراه خودداری کنید. سعی کنید گفتگو را قطع نکنید یا به سمت نگرانی های خود هدایت نکنید. قضاوت خود را کنار بگذارید، از سرزنش و انتقاد خودداری کنید و با تکان دادن گهگاهی سر یا اظهار نظرهای شفاهی کوچک مانند “بله” یا “اوه ها”، علاقه خود را به آنچه گفته می شود نشان دهید. لازم نیست با صحبت های شخص موافق باشید تا مشخص شود که گوش می دهید و همدردی می کنید.
- روی احساسات تمرکز کنید نه کلمات. احساسات فرد مبتلا به BPD بسیار بیشتر از کلماتی است که او استفاده می کند. افراد مبتلا به BPD نیاز به تایید و تصدیق دردی که با آن دست و پنجه نرم می کنند دارند. تلاش کنید تا به هیجانات او توجه کنید نه کلماتش.
- سعی کنید کاری کنید که فرد مبتلا به BPD احساس کند شنیده می شود. به احساس خود در اشتباه بودن آنها اشاره نکنید، سعی نکنید در بحث پیروز شوید یا احساسات آنها را باطل کنید، حتی زمانی که آنچه آنها می گویند کاملا غیر منطقی است.
- تمام تلاش خود را برای حفظ آرامشتان انجام دهید، حتی زمانی که فرد مبتلا به BPD در حال برون ریزی و رفتار تهاجمی است. از حالت تدافعی در مقابل اتهامات و انتقادات، مهم نیست که چقدر احساس می کنید ناعادلانه هستند، بپرهیزید. دفاع از خود تنها باعث عصبانیت او می شود. اگر نیاز دارید به خودتان زمان و فضایی برای آرام شدن بدهید، . و از فضا دور شوید.
- وقتی احساساتتان اوج می گیرند، سعی کنید حواس فرد مقابل را از موضوع منحرف کنید. هر چیزی که توجه او را به خود جلب کند می تواند موثر باشد، اما حواس پرتی زمانی موثرتر است که آن فعالیت آرامش بخش نیز باشد. ورزش کردن، نوشیدن چای داغ، گوش دادن به موسیقی، نظافت حیوان خانگی، نقاشی، باغبانی یا انجام کارهای خانه را امتحان کنید.
- در مورد چیزهایی غیر از اختلال صحبت کنید. زندگی شما و یکی از عزیزانتان صرفاً توسط این اختلال تعریف نشده است، بنابراین زمانی را برای کشف و بحث در مورد علایق دیگر اختصاص دهید. بحث در مورد موضوعات سبک می تواند به پراکنده شدن درگیری بین شما کمک کند و ممکن است فرد مورد علاقه شما را تشویق کند تا علایق جدید را کشف کند یا سرگرمی های قدیمی را از سر بگیرد.