گاهی اوقات سخت است که بدانیم هنگام صحبت با کسی در مورد افسردگی چه باید بگوییم. ممکن است از این بترسید که اگر نگرانی های خود را مطرح کنید، شخص عصبانی شود، احساس کند به او توهین کرده اید یا نگرانی های شما را نادیده بگیرد. ممکن است مطمئن نباشید که چه سؤالاتی بپرسید یا چگونه باید از او حمایت کنید.

اگر نمی دانید از کجا شروع کنید، پیشنهادات زیر ممکن است به شما کمک کند.

اما به یاد داشته باشید که شنونده دلسوز بودن بسیار مهمتر از نصیحت کردن است. لازم نیست سعی کنید دوست یا یکی از اعضای خانواده خود را “تعمیر” کنید. فقط باید شنونده خوبی باشید اغلب، عمل ساده صحبت کردن رو در رو می تواند کمک بزرگی به فردی باشد که از افسردگی رنج می برد. فرد افسرده را تشویق کنید تا در مورد احساسات خود صحبت کند و مایل به گوش دادن بدون قضاوت باشید.

انتظار نداشته باشید که یک گفتگو پایان افسردگی باشد. افراد افسرده تمایل دارند از دیگران کناره گیری کنند و خود را منزوی کنند. ممکن است لازم باشد نگرانی و تمایل خود را برای گوش دادن بارها و بارها بیان کنید. ملایم و در عین حال پایدار باشید.

شروع گفتگو
یافتن راهی برای شروع گفتگو درباره افسردگی با عزیزتان همیشه سخت ترین بخش است. می توانید سعی کنید بگویید:

“من اخیراً نگران تو هستم.”
«اخیراً متوجه تفاوت‌هایی در تو شده‌ام و می خواهم بدانم که حالت چطور است.»
من می‌خواستم با تو تماس بگیرم، زیرا اخیراً خیلی ضعیف به نظر می‌رسی.»
هنگامی که در حال صحبت هستید، می توانید سوالاتی مانند:

“از کی شروع به این احساس کردی؟”
“آیا اتفاقی افتاد که باعث شد این احساس را داشته باشی؟”
“در حال حاضر چگونه می توانم به بهترین شکل از تو حمایت کنم؟”
“آیا به کمک گرفتن فکر کرده ای؟”

به یاد داشته باشید، حمایت کردن شامل تشویق و امید است. اغلب اوقات، این موضوع مربوط به صحبت کردن با فرد به زبانی است که درک می کند و می تواند در حالی که در حالت ذهنی افسرده است به آن پاسخ دهد.

آنچه می توانید بگویید که کمک می کند:
“تو تنها نیستی. من در این دوران سخت کنارت هستم.”
شاید باورش در حال حاضر سخت باشد، اما این احساست تغییر خواهد کرد.»
“لطفاً به من بگو اکنون چه کاری می توانم انجام دهم تا به تو کمک کنم.”
“حتی اگر نتوانم دقیقاً احساست را درک کنم، به تو اهمیت می دهم و می خواهم به تو کمک کنم.”
“تو برای من مهمی. زندگی تو برای من مهم است.»
زمانی که می‌خواهی تسلیم بشوی، به خود بگویید که فقط یک روز، ساعت یا دقیقه بیشتر به هر کاری که می‌توانید مدیریت کنید، ادامه خواهید داد.»
آنچه باید از گفتن آن اجتناب کنید:
“همه اینها در ذهن توست”
«همه دوران سختی را پشت سر می گذارند.»
“سعی کن به جنبه های مثبت نگاه کنید.”
«چرا می‌خواهی بمیری، در حالی که چیزهای زیادی برای زندگی کردن داری؟»
“من نمی توانم در مورد وضعیتت کاری انجام دهم.”
“فقط سعی کن از افسردگی خارج بشی.”
“تا الان باید احساس بهتری داشته باشی.”

خطر خودکشی واقعی است

شاید باورش سخت باشد که فردی که می‌شناسید و دوستش دارید، چیزی به شدت خودکشی را در نظر بگیرد، اما یک فرد افسرده ممکن است راه دیگری برای نجات پیدا نکند. افسردگی قضاوت را مخدوش می کند و تفکر را تحریف می کند، و باعث می شود یک فرد منطقی باور کند که مرگ تنها راه پایان دادن به دردی است که احساس می کند.

از آنجایی که خودکشی زمانی که فردی افسرده است یک خطر بسیار واقعی است، دانستن علائم هشدار دهنده مهم است:

• صحبت در مورد خودکشی، مردن یا آسیب رساندن به خود؛ مشغولیت با مرگ
  ابراز احساس ناامیدی یا نفرت از خود
• اقدام به روش های خطرناک یا خود ویرانگر
• سر و سامان دادن به امور و خداحافظی
• جست‌وجوی قرص، اسلحه یا سایر اشیاء کشنده
• احساس آرامش ناگهانی پس از افسردگی
  اگر فکر می کنید یکی از دوستان یا اعضای خانواده ممکن است به خودکشی فکر کند، منتظر نباشید، در مورد نگرانی های خود با آنها صحبت کنید. بسیاری از مردم از مطرح کردن این موضوع احساس ناراحتی می کنند، اما این یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای کسی که به خودکشی فکر می کند انجام دهید. صحبت علنی در مورد افکار و احساسات خودکشی می تواند جان یک فرد را نجات دهد، بنابراین اگر نگران هستید صحبت کنید و فوراً به دنبال کمک حرفه ای باشید!